از خواب بیدار شدم که نمی توانستم حرکت کنم و ماهیچه های بازویم فریاد می زد: چه ظلم شیط، یک شبه بر سر شخص من آمده است؟ من انجام دادم (کاری که در جلسات مدیتیشن می گویند که من هرگز انجامش نمی دهم) a اسکن بدن; با شروع از انگشتان پا، حرکت به سمت بالا تا زانو و سپس ران ها و ،، با توجه به احساس خوشایند یا ناخوشایند در بدن. همه آنها عمیقاً ناخوشایند بودند. وقتی سعی کردم انگشتان پاهایم را تکان دهم و نمی توانستم ران هایم را احساس کنم، درد در ساق پام ایجاد شد. انگار هر چیزی که پاهایم را به بقیه بدنم وصل میکرد، در حین خواب دزدیده شده بود.
سعی کردم به پهلو بغلتم، اما در جایی که ماهیچههای مرکزی (که مسلماً ضعیف بودند) به نظر میرسید که هیچ وجود نداشت. مغزم چرخید آیا ناخواسته بچه دیگری به دنیا آورده بودم؟ با سزارین؟ یا شاید به طور غیرقانونی برخی از اعضای حیاتی من برداشته شده بود و این عواقب آن بود. صدها درد جداگانه در اطراف بدنم شروع به ثبت ،د – حتی سرم درد میکرد وقتی آن را ضعیف از این طرف به طرف دیگر چرخاندم.
و سپس وحشت دوباره سیل آمد. با کمی تأخیر عمل کردم، بدون شک به دلیل ضربه روحی، ذهنم چشمک زد و چند فلاش بک کابوس وار از روز قبل پخش کرد. علت اصلی تمام دردهای من کاملاً روشن شد:
ورزش کرده بودم
به طور خاص، من “جعبه” کرده بودم. یا “بو، انجام شده” – من از عبارت صحیح در اینجا مطمئن نیستم، زیرا تقریباً با تمام اشکال ورزش و واژگان من، مرتبط با تن، اندام آشنا نیستم. اما من حداقل کاری شبیه به بو، انجام داده بودم – دستانم را بسته بودم (بانداژی که به نوعی یک هشدار قبلی بود) و دستکش های من، را پوشیده بودم و تمام تلاشم را می کردم. فقط یک مادر چهل و دو ساله نسبتاً نامن، می تواند.
من می گویم به صورت مقایسه ای زیرا به جز چند استثنا، فکر می کنم من مسن ترین شرکت کننده در اتاق تقریباً چند دهه اخیر بودم و مطمئن نیستم، با قضاوت با اشتیاق و قدرتی که همه آنها جک های جامپینگ را با آن انجام می دادند، که هیچ یک از دیگران هنوز این کار را نکرده بودند. برای ایجاد ناراحتی با آسیب دیدگی کف لگن.
حالا نگاه کن؛ من نیستم نامن، از این نظر که باید هف کنم و پف کنم تا خودم را از مسیر تقریباً عمودی خود بالا ببرم (حتی می توانم بسته های سنگینی را در آن حمل کنم) و همچنین از این نظر که به راحتی می توانم شش، هفت، هشت مایل یا بیشتر را پیاده روی کنم، من، نیستم. در یک حرکت و واقعاً به نظر نمی رسد که انرژی خود را آنقدر تلف کرده ام. با این حال: من را روی یک کف ،تیکی قرار دهید و مجبورم کنید کارهایی مانند “کوهنوردان” و “بورپی” و هر چیزی که مربوط به قدرت بالاتنه باشد انجام دهم و به شما قول می دهم که مانند یکی از آن عروسک های کوچک فشاری با نوارهای ا،تیکی که از میان آنها بسته شده است فرو می ریزم. .
اطلاعات آگهی: بدون محتوای پولی یا حمایت شده. حاوی نمونه مطبوعاتی و رویداد مطبوعاتی و پیوندهای وابسته با علامت * هستند.
چرا ورزش می کردم؟ ممکن است بپرسید. من در یک رویداد مطبوعاتی برای کیه، بودم و جلسه بو، (در باشگاه شگفت انگیز JAB در میفر) بخشی از بسته بود. Kiehl’s یک محصول جدید و دوست داشتنی را وارد بازار خود کرده است فوق العاده صورت دامنه؛ را ، مانع ترمیم کننده پیشرفته اولترا صورت، و من حدس می زنم که ماهیت “دفاعی” ک، بو، ارتباط بین رویداد و محصول تعمیر مانع است. اگرچه، باید بگویم، JAB نمی توانست بیشتر از این باشد کیه، به سبک اگر سعی کرده بود – با کمدهای چوبی و دیوار دستکشهای بو، و کیفهای چرمی شگفتانگیز در استودیو آینهکاری شده، بسیار نیویورکی احساس خنکی میکرد.
و وقتی ربکا، عکاس کیه،، تمام مهمان، را که با دستکشهای بو، فوقالذکر ژست گرفته بودند و به کیسههای پانچ فوقالذکر تکیه داده بودند، دور زد، من این اشتباه مهلک را مرتکب شدم و فرض کردم که این جلسه بو، «فقط برای گرم» است. و اینکه هیچ ، در واقع هیچ نوع تلاش فیزیکی واقعی را صرف نمی کند.
همه چیز برای من خوب بود، زیرا حتی وقتی وارد رختکن میشدم، داشتم به سلامت عقلم زیر سوال میرفتم – چرا قبول کرده بودم یک صبح را به انجام کاری بسیار پرانرژی و بالقوه طاقتفرسا بگذرانم، در حالی که میتوانستم با یک دوست شکلات داغ بخورم. ، یا جستجوی جان لوئیس برای یک کیف مسافرتی جدید (بسیار مورد نیاز). یا فقط هر چیزی، واقعاً، به جای حضور در یک باشگاه بو، با بوی ضعیف عرق و ،تیک و – به طرز عجیبی – ژامبون که ظاهراً همیشه پیش درآمد ناراحتی شدید فیزیکی است.
خوشبختانه خدمه JAB (مدرس و دو بو،ور “نمونهای” خوب که همه ما را در مسیر حرکت نگه میدارند) خیلی راحت به نظر میرسند و از آنجایی که این روزها زیاد بیرون نمیروم، از نظر بصری بسیار هیجانانگیز بود. اولین. همانطور که ما شروع به جست و خیز ، در محل و انجام مشت زدن های وانمودی کردیم، در کل چیز آرام گرفتم و ناگهان کاملاً مطمئن شدم که می توانم همه چیز را با قدم هایم بردارم. حتی وقتی حرکات به سمت حرکات پرانرژی تر پیش رفتند، حرکاتی که من را دیدند که باید خودم را روی زمین پرتاب کنم، زانویم را روی شانه ام لمس کنم، مانند برخی از نسخه های سادیستی تویستر، احساس می کردم به گونه ای از نظر جسمی پرانرژی و انگیزه دارم. از زمان دویدن برای گرفتن آ،ین قطار از پدینگتون در پایان ژانویه 2021، تجربه ای نداشتم. (یکی از تاندون های من به تازگی بهبود یافته است.)
اما خدای من پس از حدود ده دقیقه تمرین خالص عرق قلبی و درست همانطور که تصور میکردم میخواهیم همه چیز را به پایان برس،م تا کمی استراحت کنیم، مربی (و صاحب JAB) اعلام کرد که “گرم ، تقریبا تمام شده است”. ببخشید؟ دست گرمی بازی ،؟ اگر این یکی از آن کورس های با مانع ارتش بود، من در سطح 8 خستگی بودم: گذر نهایی از باتلاق. اگر من در دوره ارتش بودم، در این مرحله خودم را از لای گل روی زانوهایم می کشانم و گریه های زشتی انجام می دادم. اگر زایمان بود (و بچههای من بزرگ/اشتباه/دیر نشده بودند) پس من در همان نقطهای بودم که حلقه آتش است و شما باید درد را از بین ببرید.
دست گرمی بازی ،؟
اگر آقای جاب اینقدر دلگرم نبود، با شورت کوچکش با هیکل عضل، اش، روی زمین ،تیکی دراز می کشیدم و گریه می کردم. همانطور که اتفاق افتاد، او نوعی خط کش پ،تیکی بلند را با خود حمل می کرد و هر از گاهی ضربه ای ملایم با آن می زد که در واقع بسیار تحریک کننده بود.
یا اگر کف لگن من تصمیم نمی گرفت کاملاً روح را رها کنم، بسیار تحریک کننده بود، که به این م،ی بود که سعی می کردم به طور غیر ارادی روی خودم ادرار نکنم. این جک های اسپلیت جامپینگ بودند که کف لگن را وارد ،د، FYI – باز و بسته شدن م،ک پاها همراه با فرودهای شدید و شدید با ضربه زیاد. این کار را انجام می دهد. همچنین میتو،د زیرانداز خود را در دستگاه IKEA قرار دهید که نشان میدهد چقدر تشکهای خود را از نظر ساییدگی و پارگی با خشونت آزمایش میکنند. پوند-پوند-پوند.
به هر حال، جدا از شوخی، از خودم خیلی لذت بردم. با وجود مثانه، ادرار در جایی که باید باشد باقی ماند جیغ زدن تمام چهل و پنج دقیقه در من بود، و اولین کاری که وقتی سوار قطار خانه شدم این بود که «باشگاه بو، در باث» را گوگل کنم. احساس می کردم در بالای دنیا هستم. در جلسه ای که من آن را دوست داشتم، خشونت و تمرکز وجود داشت. آنقدر شدید بود که جایی برای فکر ، باقی نمی گذاشت. اگر من در حال چرخش هستم (روی دوچرخه، نه فقط در اطراف و اطراف یک اتاق مانند ،ی که توهم زا دارد)، همه چیز از ذهنم می گذرد. و من می توانم تصور کنم که – اگر زانوهایی داشتم که از Play-Doh ساخته نشده بودند و می دویدم – همین اتفاق در مورد دویدن نیز رخ می داد. در مورد مسائل کاری، زندگی خانوادگی نشخوار فکر می کردم، فهرست کارهایی که باید انجام می شد را مرور می کردم.
در طول بو، فضایی برای آن وجود ندارد! یا – زمزمه می کند – بو،ور، که فکر می کنم به جای بو، من، باید انجام دهم. عمدتاً به این دلیل که سالنهای ورزشی من، بو، در مورد چیزهایی مانند “sparring” و “حافظ دهان” صحبت میکنند و من هنوز کاملاً آماده بازنشستگی از مدلینگ نیستم.
و همچنین، من گفتن که Boxercise کاری است که من فکر می کنم باید انجام دهم، اما پنج روز کامل طول کشید تا تمام بدنم را برگردانم: چهل و هشت ساعت با همان تی شرت رفتم زیرا نتوانستم ،س برای بلند ، بازوهای من روی سر من! بنابراین شاید باید به چرخیدن (دوباره دوچرخه سواری با دوچرخه ثابت) بجای هر چیز سختتری پایبند باشم. این بدان م،است که من باید به جای استفاده از Peleton برای خشک ، لباسهایم، یک ، لباس واقعی ب،م، بنابراین تاب و دوربرگردان است…
یک تشکر فراوان از کیه، که مرا به آنها دعوت کرد ، مانع ترمیم کننده پیشرفته اولترا صورت راهاندازی: من در وسایل ورزشگاه و دستکشهای بو، خود احساس بسیار مرتبط و جو، میکردم. و ، جدید فقط دوست داشتنی است – یک افزودنی عالی برای فوق العاده صورت ،یبی که به خاطر بسیار آرام و ملایم بودن شهرت دارد. من دو دوست صمیمی دارم که سالهاست از هیچ چیز دیگری استفاده نکرده اند و اراده از هیچ چیز دیگری استفاده نکنید ، جدید مواد بسیار قوی را برای کمک به ترمیم سد پوستی به میز می آورد تا بتواند عملکرد موثرتری داشته باشد – سد پوستی بهتر، از دست دادن رطوبت کمتر و پوستی که احساس راحتی و آرامش بیشتری داشته باشد. ، مانع جدید دارای بافت مومیایی است که به طور شگفت انگیزی مخملی است نه پماد سنگین و چرب که ممکن است انتظارش را داشته باشید. به خوبی زیر آرایش مینشیند (الان آن را دارم) (میدانم که نمیتو،د من را ببینید، بنابراین این یک جمله بیم،ی است) و باعث میشود پوست در تمام طول روز انعطافپذیر و راحت باشد.
می تو،د جدید را پیدا کنید ، مانع ترمیم کننده پیشرفته اولترا صورت در کیه، اینجا* – برای 50 میلی لیتر 34 پوند است.
اعتبار عکاسی: عکاسی ربکا اسپنسر
منبع: https://www.ruthcrilly.co.uk/،w-not-to-do-boxing/